set(gca,'Xtick',1:1:sim_len)
به این منظور کد بالا را بعد از فراخوانی تابع plot
قرار دهید.
set(gca,'Xtick',1:1:sim_len)
به این منظور کد بالا را بعد از فراخوانی تابع plot
قرار دهید.
نماد پریم رو هم میتونین با دستور \prime
بنویسین و هم با علامت تک کوتیشن کنار کلید اینتر. فرقی نمیکنه، منتها تفاوتشون اینه که وقتی از دستور \prime
استفاده میکنید باید حتما علامت توان (^) رو براش بذارین اما تک کوتیشن (') دیگه قبلش علامت توان نمیخواد. تو عکس، تفاوتشون کاملا مشخصه. توی خط اول دوتا روش کاملاً معادل هستن و از هر کدوم استفاده کنید درسته.
یک تابع که باهاش میتونید اندیس کاربرایی که برای هر کاربر ایجاد تداخل میکنند رو بدست بیارید.
function int_users_matrix = FindInterferingUsers(N_users) %% int_users_matrix = FindInterferingUsers(N_users) % this function find indices of interfering users for each user % INPUT : N_users(scalar) % OUTPUT : int_users_matrix(N_users * (N_users-1)) all_users = 1:1:N_users; % vector of all user indices int_users_matrix = meshgrid(all_users).'; % indices of interfering users for each user int_users_matrix(1:N_users+1:N_users^2) = []; int_users_matrix = reshape(int_users_matrix, N_users-1, N_users).'; end
مثال:
>> FindInterferingUsers(5) ans = 2 3 4 5 1 3 4 5 1 2 4 5 1 2 3 5 1 2 3 4 >>
ملاحظه میکنید که در هر سطر اندیس کاربرانی که برای کاربر متناظر با شماره سطر ایجاد تداخل میکنه مشخص شده:)
به این منظور میتوانید از دستور \stackrel{}{}
استفاده کنید. مثلاً:
\documentclass[preview]{standalone} \usepackage[utf8]{inputenc} \usepackage{amsmath} %% Or a small wrapper: \newcommand{\approxtext}[1]{\ensuremath{\stackrel{\text{#1}}{\approx}}}. \newcommand{\approxtext}[1]{\ensuremath{\stackrel{\text{#1}}{\approx}}} \begin{document} $\displaystyle A \stackrel{\text{text}}{\approx} B $, $\displaystyle A \approxtext{test} B $ \end{document}
داریم:
الگوریتم تکرار نقطه ثابت یک الگوریتم کارا برای یافتن صفر معادلات پیچیده و غیرخطی است.
استفاده از \autoref برای رفرنس دادن به قضیه ها و گزاره ها و تعریف ها که همشون از محیط theorem استفاده میکنن، گاهی وقتا مشکل درست میکنه و خروجی درست نمیده..یک راه حل استفاده از \cref هست که مزیتهایی نسبت به \autoref داره
پکیج cleveref یک ماکروی \cref رو فراهم آورده که حتی هوشمندانه تر از \autoref است. به عنوان مثال، می تواند چندین آرگومان داشته باشد. علاوه بر این، \cref بهتر از \autoref است که بفهمد وقتی چندین محیط یک شمارنده مشترک دارند، از کدام برچسب استفاده شود، همانطور که در مورد تعریف، قضیه و لم وجود دارد.
برای سازگار کردن این بسته با زیپرشین فقط کافیه از کد زیر توی preamble استفاده کنید.
\crefname{theorem}{قضیهی}{قضیههای} یا \crefname{theorem}{توجه}{توجههای}
در مخابرات به کمک آرایه فازی، مخابرات ماهوارهای و موج میلیمتری و.. معمولاً به این زوایا برمیخوریم. اما این زاویهها دقیقاً چی هستن؟ در شکل زیر میبینبم.
در سمت فرستنده: AoD یا Angle of Depreture
در سمت گیرنده : DoA یا direction-of-arrival یا angle-of-arrival
متوجه هستید که اگه گیرنده و فرستنده به صورت دید مستقیم و در ارتفاع یکسان باشند زاویه ارتفاع در گیرنده 0 هستش.
dBi - بهره آنتن («G») که بر حسب dBi بیان میشود، مقداری را بر حسب دسیبل نشان میدهد. این مقدار بیانگر ایناست که با این فرض که هر دو آنتن با قدرت یکسان تغذیه میشوند، بهره آنتن چقدر بالاتر از یک آنتن همسانگرد فرضی است.
این یک مقدار نظری است، زیرا آنتن ایزوتروپیک وجود ندارد و نمیتوان آن را طراحی کرد یا ساخت. بنابراین، این مقدار را میتوان فقط در شرایط نظری محاسبه یا بیان کرد.
خاستگاه اصطلاح "ایزوتروپیک" چیست؟ ایزوتروپی و همسانگرد از یونانی «ایزو» به معنای «برابر» یا «یکسان» و «تروپوس» به معنای «حس» یا «چرخش». در علم، از این اصطلاح برای تعریف ویژگیهای اجسامی استفاده میشود که ویژگیهای یکسان و یکنواخت را در همه جهات نشان میدهند.
از نظر تئوری، آنتن همسانگرد یک نقطه بی نهایت کوچک در فضا است که به طور ایده آل به طور یکنواخت (همسانگرد) در هر جهت در فضا، بدون بازتاب و تلفات تابش می کند (ویژگی تابش آن کروی است).
نمودار زیر آنتن ایزوتروپیک را نشان می دهد:
الف- به عنوان یک نقطه در فضا، ب- به عنوان یک نقطه پرتوافکن در فضا
از معادله زیر برای محاسبه بهره قدرت آنتن همسانگرد استفاده می شود:
G(dBi) = 10log(G)
G(dBi) - بهره توان آنتن همسانگرد که به دسیبل بیان میشود
(G) - در مقایسه با آنتن ایزوتروپیک (در مقیاس خطی) آنتن چقدر سیگنال را قویتر ارسال یا دریافت میکند.
معادله تبدیل شده:
و یک سری مثال عددی:
Gain in dBi | Meaning |
---|---|
-10 dBi |
One tenth or 10 % (loss) |
-6 dBi |
One quarter or 25 % (loss) |
-3 dBi |
One half or 50% (loss) |
0 dBi |
Same or 100% (no gain/loss) |
+1 dBi |
12% higher or x 1.12 |
+2 dBi |
58% higher or x 1.58 |
+3 dBi |
100% higher or double |
+6 dBi |
4x higher or quadruple |
+9 dBi |
8x higher |
+10 dBi |
10x higher |
+13 dBi |
20x higher |
+20 dBi |
100x higher |
در این دو لینک زیر اطلاعات مفیدی در این باره وجود دارد.